شهدا سال 60 -زندگینامه شهید رضا شاهمرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد رضا شاهمرادي »
هوای غیر از سر برون کرده بود و مجنون صفت در پی لیلا شتاب رفتن داشت، جز به وصل نمیاندیشید و از سوختن بال و پر هراسی به دل راه نمیداد. 1/3/1344 آنگاه که دیده به جهان گشود نام «رضا» برای او برگزیدند تا رضای خود را از خالق هستی، بر رسیدن این تحفه گرانبها، اعلام کنند. محرومیت و کمی بضاعت باعث شد تا رضا از کودکی با رنج و سختی آشنا شود و زندگی در وادی محرومیت را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد رضا شاهمرادي »
هوای غیر از سر برون کرده بود و مجنون صفت در پی لیلا شتاب رفتن داشت، جز به وصل نمیاندیشید و از سوختن بال و پر هراسی به دل راه نمیداد. 1/3/1344 آنگاه که دیده به جهان گشود نام «رضا» برای او برگزیدند تا رضای خود را از خالق هستی، بر رسیدن این تحفه گرانبها، اعلام کنند. محرومیت و کمی بضاعت باعث شد تا رضا از کودکی با رنج و سختی آشنا شود و زندگی در وادی محرومیت را...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید محمد حسین امیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمد حسين اميري »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عندربهم یرزقون گمان نکنید آنهائی که در راه خدا کشته شدهاند، مردهاند. بلکه آنها زندهاند و نزد خدایشان روزی میخورند. ( سوره آل عمران، آیه 169 ) با درود فراوان به امام امت و امید مستضعفان جهان خمینی بتشکن و با سلام فراوان به ملت شهیدپرور ایران، لازم دانستم که چند کلمه درباره خودم وصیت کنم. من محمد حسین امیری فرزند اسماعیل امیری هستم و در سال 1343 متولد شدم....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمد حسين اميري »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عندربهم یرزقون گمان نکنید آنهائی که در راه خدا کشته شدهاند، مردهاند. بلکه آنها زندهاند و نزد خدایشان روزی میخورند. ( سوره آل عمران، آیه 169 ) با درود فراوان به امام امت و امید مستضعفان جهان خمینی بتشکن و با سلام فراوان به ملت شهیدپرور ایران، لازم دانستم که چند کلمه درباره خودم وصیت کنم. من محمد حسین امیری فرزند اسماعیل امیری هستم و در سال 1343 متولد شدم....
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید قاسم زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
آنگاهکه کیمیای وجود تو را در زمین میکاشتیم و یارانت با اشکهایشان آبیاریاش میکردند و فغان سر میدادند، لطافت روح مطهرت با نسیمی تسلیمان میداد که: کدام دانه فرورفت در زمین که نـرسـت چرا به دانه انسانیت این گمان باشد کدام دل فرورفت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
آنگاهکه کیمیای وجود تو را در زمین میکاشتیم و یارانت با اشکهایشان آبیاریاش میکردند و فغان سر میدادند، لطافت روح مطهرت با نسیمی تسلیمان میداد که: کدام دانه فرورفت در زمین که نـرسـت چرا به دانه انسانیت این گمان باشد کدام دل فرورفت...
زندگینامه جانباز ناصر عباسی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
ناصر عباسی فرزند امامقلی، در تاریخ اول دی ماه سال 1342 در روستای خواجه جمالی آبادهطشک از شهرستان نیریز در خانوادهای با ایمان دیده به جهان گشود. ایشان دوره تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستای خواجه جمالیبا موفقیت به اتمام رسانید و وارد مرحله نوینی از زندگی یعنی دوره دبیرستان گردید. دوره چهارساله دبیرستان را در دبیرستان آیت الله طالقانی پشت سر گذاشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی، -وی که در آن زمان...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
ناصر عباسی فرزند امامقلی، در تاریخ اول دی ماه سال 1342 در روستای خواجه جمالی آبادهطشک از شهرستان نیریز در خانوادهای با ایمان دیده به جهان گشود. ایشان دوره تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستای خواجه جمالیبا موفقیت به اتمام رسانید و وارد مرحله نوینی از زندگی یعنی دوره دبیرستان گردید. دوره چهارساله دبیرستان را در دبیرستان آیت الله طالقانی پشت سر گذاشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی، -وی که در آن زمان...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید غلامحسین حائم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید غلامحسین حائم »
در اولین روز از خردادماه سال ۱۳۴۵ دریکی از خانوادهای متدین و مذهبی شهرستان نیریز کودکی به دنیا آمد که پدرش محمود آقا، او را غلامحسین نامید. تا عشق به حسین (ع) و اهلبیت عصمت و طهارت (س) را در دلش جا بگیرد و همیشه پیرو خوبی برای آنها باشد. غلامحسین که آخرین هدیه خداوند به خانواده حائم بود، خیلی زود دوران کودکی را طی و وارد مدرسه ابتدایی بختگان شد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی، برای ادامه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید غلامحسین حائم »
در اولین روز از خردادماه سال ۱۳۴۵ دریکی از خانوادهای متدین و مذهبی شهرستان نیریز کودکی به دنیا آمد که پدرش محمود آقا، او را غلامحسین نامید. تا عشق به حسین (ع) و اهلبیت عصمت و طهارت (س) را در دلش جا بگیرد و همیشه پیرو خوبی برای آنها باشد. غلامحسین که آخرین هدیه خداوند به خانواده حائم بود، خیلی زود دوران کودکی را طی و وارد مدرسه ابتدایی بختگان شد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی، برای ادامه...
زندگینامه جانباز محمد رضا دلداری
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
در سال 1340 در خانوادهای متدیّن و مذهبی در محله سجاد شهرستان نیریز دیده به جهان گشود . دوران کودکی را در کنار پدر و مادر گذراند. تحصیلات خود را در مدرسه کوی سجاد آغاز و با موفقیت دوره ابتدایی را طی کردند. تحصیل خود را در مدرسه شهید مفتح ادامه داده و پس از اتمام مقطع راهنمایی، دوره دبیرستان را در دبیرستان شهید بهشتی آغاز نمود. قبل از اخذ دبپلم به استخدام ارتش در آمد. در...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
در سال 1340 در خانوادهای متدیّن و مذهبی در محله سجاد شهرستان نیریز دیده به جهان گشود . دوران کودکی را در کنار پدر و مادر گذراند. تحصیلات خود را در مدرسه کوی سجاد آغاز و با موفقیت دوره ابتدایی را طی کردند. تحصیل خود را در مدرسه شهید مفتح ادامه داده و پس از اتمام مقطع راهنمایی، دوره دبیرستان را در دبیرستان شهید بهشتی آغاز نمود. قبل از اخذ دبپلم به استخدام ارتش در آمد. در...
خاطراتی از رزمندگان شرکت کننده در عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
ذهن رزمندگان ما مملو از خاطرات و حماسه آفرینیهایی است که در طول هشت سال دفاع مقدس، دلاور مردان نیریزی آفریدهاند، آقای دکتر سیاوش فیروزی نژاد حماسه آفرینهای سردار شهید حسین عیدی رادر این عملیات چنین بیان مینماید: (2-FIROOZINEJAD-14)(1- FIROOZINEJAD-15) فرمانده گروهان یکم گردان کمیل، شهید حسین عیدی بود. ایشان در جریان بمباران جفیر زخمی میشوند، امّا تا 48 ساعت حتّی شهید سرافراز که فرمانده گردان بود و با ایشان در یک چادر استراحت میکردند، متوجه نمیشود. شهید عیدی در...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
ذهن رزمندگان ما مملو از خاطرات و حماسه آفرینیهایی است که در طول هشت سال دفاع مقدس، دلاور مردان نیریزی آفریدهاند، آقای دکتر سیاوش فیروزی نژاد حماسه آفرینهای سردار شهید حسین عیدی رادر این عملیات چنین بیان مینماید: (2-FIROOZINEJAD-14)(1- FIROOZINEJAD-15) فرمانده گروهان یکم گردان کمیل، شهید حسین عیدی بود. ایشان در جریان بمباران جفیر زخمی میشوند، امّا تا 48 ساعت حتّی شهید سرافراز که فرمانده گردان بود و با ایشان در یک چادر استراحت میکردند، متوجه نمیشود. شهید عیدی در...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید اصغر نجیبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
بسم الله القاصم الجبارین ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. 1 مپندارید آنها که در راه خدا کشته شدهاند، مردگانند؛ بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند. من در حالی این وصیتنامه را مینویسم که در برابر مسجد امام زمان(عج) ایستادهام. این وصیتنامه را شروع به نوشتن میکنم. این وصیتنامه را مینویسم و با امام زمان(عج) روبرو میشوم. سلام، سلام گرمی از میان غرش توپ و تانک، سلامی از میان ترکش خمپاره، سلامی گرم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
بسم الله القاصم الجبارین ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. 1 مپندارید آنها که در راه خدا کشته شدهاند، مردگانند؛ بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند. من در حالی این وصیتنامه را مینویسم که در برابر مسجد امام زمان(عج) ایستادهام. این وصیتنامه را شروع به نوشتن میکنم. این وصیتنامه را مینویسم و با امام زمان(عج) روبرو میشوم. سلام، سلام گرمی از میان غرش توپ و تانک، سلامی از میان ترکش خمپاره، سلامی گرم...
نامه شهید محمد حسین کاسبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد حسين کاسبي »
بسمه تعالی سلام به رهبر عظیم الشأن انقلاب امام خمینی. خدمت پدر و مادر بزرگوارم سلام عرض مینمایم. پس از سلام، پیروزی اسلام را از خدای متعال خواهانم. پدر و مادرم؛ بدانید که من نا آگاهانه به جبهه نیامدم بلکه آگاهانه آمدهام تا به ندای «هل من ناصر ینصرنی و هل من معین یعیننی» حسین زمان لبیک گویم و دشمنان اسلام و کفار بعثی عراق را از خاک ایران بیرون کنم. پدر و مادر مبادا شما خدا را فراموش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد حسين کاسبي »
بسمه تعالی سلام به رهبر عظیم الشأن انقلاب امام خمینی. خدمت پدر و مادر بزرگوارم سلام عرض مینمایم. پس از سلام، پیروزی اسلام را از خدای متعال خواهانم. پدر و مادرم؛ بدانید که من نا آگاهانه به جبهه نیامدم بلکه آگاهانه آمدهام تا به ندای «هل من ناصر ینصرنی و هل من معین یعیننی» حسین زمان لبیک گویم و دشمنان اسلام و کفار بعثی عراق را از خاک ایران بیرون کنم. پدر و مادر مبادا شما خدا را فراموش...
زندگینامه جانباز حسین خاوندی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
به قلم خودش اینجانب حسین خاوندی فرزند محمد، در تاریخ 20/2/1346 در خانوادهای مذهبی در شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در محیط گرم خانواده در بین خواهران و برادرانم سپری کردم. با توجه به این که پدرم در تشکیلات مذهبی مساجد شرکت فعال و نمایندگی نشریات مذهبی مانند مکتب اسلام را بر عهده داشت، یکی دوبار در زمان طاغوت تحت تعقیب قرار گرفتند. گاهگاهی عوامل حکومتی مشکلاتی را برای خانواده ما به وجود میآوردند که انعکاس این...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
به قلم خودش اینجانب حسین خاوندی فرزند محمد، در تاریخ 20/2/1346 در خانوادهای مذهبی در شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در محیط گرم خانواده در بین خواهران و برادرانم سپری کردم. با توجه به این که پدرم در تشکیلات مذهبی مساجد شرکت فعال و نمایندگی نشریات مذهبی مانند مکتب اسلام را بر عهده داشت، یکی دوبار در زمان طاغوت تحت تعقیب قرار گرفتند. گاهگاهی عوامل حکومتی مشکلاتی را برای خانواده ما به وجود میآوردند که انعکاس این...